چرا دین اسلام و مذهب شیعه را انتخاب کردم ؟ |
باید توجه داشت که قرآن کتاب هدایت بشریت به سوی سعادت و معنویت است. لزوماً قرار نیست که قرآن معادلات ریاضیات و هندسه را حل کند. لیکن این کتاب تا حد امکان مطالبی را بیان داشت که موافق با کشفیات علمی بشر است. از جمله حرکت زمین و کروی بودن آن . اما یک مقدمه دیگر : همانطور که گفته شد هدف اصلی پیامبران الهی راهنمایی مردم به سوی سعادت و رستگاری واقعی بوده است. و از طرفی می دانیم که اولین کسانی که به کروی بودن زمین و حرکت داشتن آن تصریح کردند، یا سوزانده شدند یا محکوم به اعدام و ... ! لذا به عقیده ی نویسنده قرار نبوده که پیامبران الهی ، خود را در راه بیان مسائل علمی به کشتن دهند ! چه اینکه هدف اصلی آنان سعادت معنوی و هدایت هرچه بهتر انسانها بود. ( یعنی مسائل علمی در جامعه آن روز جزو مسائل درجه 2 بود. چه اینکه بشریت در اصل انسانیت، اخلاقیات و باورهای صحیح، درمانده بود. ) در قرآن نیز بسیاری از مسائل غیرمستقیم بیان شد که نیازمند کمی تفکر و تمرکز در اندیشه است. از جمله اشاره جالب توجه قرآن به حرکت زمین : مقدمه اول : قرآن میگوید کوه ها مثل میخ به زمین چسبیده اند. ( النبأ : 7 وَ الْجِبالَ أَوْتاداً ) مقدمه دوم : قرآن میگوید گرچه شما کوه ها را جامد و ایستاده می پندارید اما حقیقت این است که کوه ها مثل ابر در حرکت اند ! ( النمل : 88 وَ تَرَى الْجِبالَ تَحْسَبُها جامِدَةً وَ هِیَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذی أَتْقَنَ کُلَّ شَیْءٍ إِنَّهُ خَبیرٌ بِما تَفْعَلُون ) مقدمه سوم : مسلما حرکت کوهها بدون حرکت زمین که کوه ها به آن متصل است معنا ندارد. در نتیجه زمین در حال حرکت است مثل ابر ... نکته : برخی میگویند این آیه مربوط به قیامت است . اما پاسخ میدهیم : خیر . این آیه یقیناً مربوط به همین دنیا است. چون : 1. تشبیه به ابر و حرکت آرام آن که در دنباله آیه هست متناسب با برقراری نظم جهان و آرامش فعلی آن و نه حوادث قیامت است. 2. تعبیر اینکه « گمان میکنی کوهها جامدند» با حوادث قیامت که آشکار است، ناسازگار است درواقع این گمان مربوط به دنیا است. و در آخرت کوهها در منظر همه انسانها متلاشی می شوند.
* * * * * * * * * * * * * * * * * *
مسئله دیگر : در سوره الشمس ، آیه 6 : وَ الْأَرْضِ وَ ما طَحاها و در سوره النازعات آیه 30 : وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِکَ دَحاها درباره این دو آیه شریفه که درباره زمین است، برخی از لغت شناسان معتقدند که طَحاها و دَحاها به معنی پرت کردن و غلطاندن است. اما چون اکثر قریب به اتفاق لغت شناسان این دو واژه را به معنی گستردن گرفته اند؛ از بحث پیرامون آن صرف نظر می کنیم. به هر حال بزرگانی همچون ابن منظور در لسان العرب و راغب اصفهانی در المفردات و ... گفته اند که این واژه به معنی پرت کردن و یا حرکت دادن هم هست. در این صورت زمین به صورت پرتاب شده و یا به صورتی در حال حرکت است. * * * * * * * * * * * * * * * * * * آیه ای دیگر : المرسلات آیه 25 : أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ کِفاتاً یعنی : آیا ما زمین را « کفات » قرار ندادیم ؟؟؟ کفات چیست ؟ بسیاری از لغت شناسان معتقدند که کفات به معنی جامع است یعنی جمع کننده. اما بسیاری همچون راغب اصفهانی (قرن 4 هجری ) و ... معتقدند که کفات به معنی پرواز سریع پرنده است / یا پرنده ای که بالهایش را جمع کرده است ( الکِفَاتُ، قیل: هو الطّیران السّریع، و حقیقته: قبض الجناح للطّیران ) . پس ترجمه چنین می شود : آیا ما زمین را مانند پرواز سریع پرنده قرار ندادیم ؟ ابن منظور ( قرن هفتم ) از لغت شناسان بزرگ عرب در لسان العرب هم تأیید میکند کگه یکی از معانی کفاتاً ، پرواز سریع است : ( کَفَتَ یَکْفِتُ کَفْتاً و کَفَتاناً و کِفاتاً: أَسْرَع فی العَدْوِ و الطَّیَرانِ و تَقَبَّضَ فیه )
* * * * * * * * * * * * * * * * * * آیه ای دیگر : سوره فصلت آیه 11 : ثُمَّ اسْتَوى إِلَى السَّماءِ وَ هِیَ دُخانٌ فَقالَ لَها وَ لِلْأَرْضِ ائْتِیا طَوْعاً أَوْ کَرْهاً قالَتا أَتَیْنا طائِعینَ و آن گاه به آسمانها توجه کامل فرمود که آسمان به شکل دود بود، پس (به امر نافذ تکوینى) به آسمان و زمین فرمود که همه به شوق و رغبت یا به جبر و کراهت بشتابید. آنها عرضه داشتند: ما با کمال شوق و میل مىشتابیم ( می آییم ) نکته ی جالب اینجاست که فعل أَتَیْنا، صیغه 14 است. معنی اش می شود : آمدیم . با شتاب آمدیم. خداوند به زمین و آسمان فرمود بیایید، آنان نیز حرکت کردند. و در آیه 33 انبیاء آمده است که همه اجرام آسمانی در مداری شناورند. . هنوز هم چنین است. چون از صیغه مضارع استفاده کرده است.
* * * * * * * * * * * * * * * * * *
در آیه 38 سوره زخرف : حَتىَّ إِذَا جَاءَنَا قَالَ یَالَیْتَ بَیْنىِ وَ بَیْنَکَ بُعْدَ الْمَشْرِقَینِْ فَبِئْسَ الْقَرِین ترجمه : تا زمانى که (در قیامت) نزد ما حاضر شود مى گوید: اى کاش میان من و تو فاصله دو مشرق. بود چه بد همنشینى بودى... همانگونه که روشن است وقتی بدکاران در قیامت به هم می رسند آرزو میکنند که ای کاش در دنیا میان ما بیشترین فاصله بود تا هیچ گاه به هم نمی رسیدیم . ( آیه هم همین را میگوید ) دقت کنیم : بیشترین فاصله میان دو نقطه = دو مشرق ! یعنی دو نقطه را در زمین در نظر بگیریم. که دورترین فاصله را از هم دارند. جالب است که این دو هر دو مشرق نامیده شدند. به تعبیر علمی یعنی هم مدار صفر درجه ( گرینویچ ) مشرق است و هم دورترین مدار از گرینویچ ! ( به لزوم دور بودن این دو نقطه دقت کنید ) و این یعنی زمین کروی و شبیه به آن است نه مسطّح غیر کروی ... [ سه شنبه 92/7/23 ] [ 2:38 صبح ] [ Smuslim ]
[ نظر ]
|
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |